کد مطلب:32121
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:22
چگونه انسان هميشه به يك صورت باقي بماند و شيطان در او اثر نكند؟
نخستين نقطه از نقاط آغاز در اخلاق عملي و اين كه شيطان در او اثر نگذارد، خودشناسي است كه كليد سعادت دنيا و آخرت است؛ زيرا كه شناخت انسان نسبت به خويش، كمك بر شناختن آفريدگار خود ميباشد. چنان كه قرآن مجيد نيز به اين مسئله اشاره ميفرمايد: سنريهم آياتنا في الافاق و في انفسهم حتي يتبين لهم انه الحق؛(1) به زودي نشانههاي خود را اطراف جهان و در درون جانشان به آنها نشان ميدهيم تا براي آنان آشكار گردد كه او حق است. در روايت معروفي نيز پيامبر گرامي (ص) فرمود: من عرف نفسه فقد عرف ربه؛(2) هر كس خود را بشناسد، به تحقيق كه پروردگار خود را شناخت. خوب انساني كه خود را نشناسد، ديگري را چگونه بشناسد. به قول شاعر:
تو كه در علم خود زبون باشي
عارف كردگار چون باشي
اي شده در نهاد خود عاجز
كيشناسي خداي را، هرگز
علاوه بر اين كه شناختن خود، موجب شوق تحصيل كمالات و تهذيب اخلاق و باعث سعي در دفع رذايل ميگردد؛ زيرا بعد از آن كه آدمي حقيقت خود را شناخت و دانست كه حقيقت او جوهري از عالم ملكوت است كه به اين عالم جسماني آمده است، در اين صورت به اين فكر فرو ميرود كه چنين جوهر شريف را عبث و بي فايده به اين عالم نفرستادهاند و اين گوهر قيمتي را به بازيچه در صندوقچه بدن ننهادهاند و بدين سبب انسان درصدد تحصيل فوايد تعلق نفس به بدن برميآيد و خود را به تدريج به سر منزل شريفي كه بايد، ميرساند و اگر انسان بداند براي چه آفريده شدند و از كجا آمده و به كجا خواهد رفت و اين اعضا و جوارح را به چه سبب به تو دادهاند و يا زمام قدرت و اختيار را به چه جهت در كف تو نهادهاند و بداني كه اين صفات و ملكاتيكه در تو جمع شده است، بعضي از آنها صفات حيوانات و بهايم اند و برخي صفات حيوانات و درندگان و بعضي صفات شياطين و پارهاي صفات ملائكه و فرشتگان است و بشناسي كه كداميك از اين صفات شايسته و سزاوار تو و باعث نجات و سعادت توست تا در استحكام آنها بكوشي و كدام يك موجب خذلان و شقاوت تا در ازاله آنها سعي و كوشش نمايي و بالجمله بر طالب سعادت و رستگاري لازم است در شناخت خود و پي بردن به حقيقت خود، تلاش نمايد.
به تعبير حضرت علي (ع) در ديوان منسوب به آن حضرت، كه ميفرمايد: دوائك منك و ما تشعر و دائك منك و ما تصبر؛ يعني دواي تو در وجود خودت نهفته است و تو نميفهمي. بيماريت نيز از خودت سرچشمه گرفته و تو نميبيني، و تو فكر ميكني كه موجود ضعيفي هستي، در صورتي كه جهاني بزرگ در وجود تو پيچيده شده است. و تو آن كتاب درخشان هستي، كه با حروف آن پنهانها آشكار ميگردد، بنابراين، تو نياز نداري كه از بيرون دايره وجودت از سرنوشت چيزي بگويند و به قول شاعر:
همه دردها از تو و خود نبيني
همه نسخهها در تو، نخواني
تو يك لفظي امام طلسم عجايب
دريغا كه معناي خود را نداني
تو اساني و خود خدا در تو مخفي
ملك در تو محو و فلك در توفاني با توجه به اين مطالب و آگاهي از آن همه استعدادهاي عيان و نهان ميتوان آئينه دل را با تزكيه و تصفيه، مظهر جلوات غيب الغيوب نموده و به يك صورت باقي مانده تا شيطان در انسان نفوذ پيدا نكند. به قول شاعر:
رسد آدمي به جايي كه بجز خدا نبيند
بنگر كه تا چه حد است مقام آدميت در اين جا ذكر اين نكته لازم است كه انسانها در وجدان ناخودآگاه خويش از اين معرفت [ خودشناسي ] كم و بيش بي بهره نيستند كه فرمود: فطرة الله التي فطر الناس عليها؛(3) پس روي خود را متوجه آيين خالص پروردگار كن، اين فطرتي است كه خداوند، انسانها را بر آن آفريده، دگرگوني در آفرينش الهي نيست، اين است آيين استوار، ولي اكثر مردم نميدانند. ولي اكثريت مردم در وجدان خود آگاه از آن غافل اند كه ولكن اكثر الناس لا يعلمون؛(4) بيشتر مردم آگاهي به وجدان و احساس فطري خويش ندارند. و به اصطلاح علم به علم ندارند. بديهي است آنچه موضوع تكليف و منشأ ثواب و عقاب است، معرفت تفصيلي و آگاهانه است. و به عبارت ديگر، آنچه مهم است آگاهانه در اين راه گام نهادن و خويشتن خويش را باز يافتن است تا از اين راه خدا را بشناسي و به مسئوليتهاي انساني و الهي راه يابي. آري اين گونه معرفت و شناخت است كه در آيات و روايات در تحصيل آن تأكيد أكيد و غفلت از آن موجب خسران ابدي شمرده شده است. و لذا بدين جهت است كه از رسول خدا(ص) روايت شده است: اعرفكم بنفسه، اعرفكم بربه؛(5) داناترين شما نسبت به خدا كسي است كه به نفس خود داناتر باشد. و به تعبير علي (ع): أفضل المعرفه، معرفه الانسان نفسه؛(6) برترين معرفت آن است كه انسان نفس خود را بشناسد. با اين شناخت ديگر جايي براي نفوذ شيطان باقي نخواهد ماند.(7)
1 - فصلت (41) آيه 53.
2 - محجه البيضاء، ج 1، ص 68، به نقل از آيت الله مهدوي كني، اخلاق عملي، ص 54.
3 - اعراف (7) آيه 187.
4 - اعراف(7) آيه 187.
5 - آيت الله مهدوي كني، اخلاق عملي، ص 55.
6 - فهرست غرر، ص 387، شماره 2935.
7 - ملا احمد نراقي، معراج السعاده، ص 6 - 10 (با اقتباس) و آيت الله مهدوي كني، اخلاق عملي، ص 47 - 57.
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.